سندرم دان ( down syndrome )





مروری کوتاه بر تاريخچه سندرم دان نشان ميدهد که در سه زمينه پزشکی ،آموزشی و اجتماعی تحولات شگرفی به شرح ذيل صورت گرفته است .1- پزشکی : در زمينه پزشکی متخصصان فهرست آزمايشات مختلف در سنين مختلف را آماده نموده اند تا کودک از بدو تولد تحت نظر قرار گيرد و با استفاده از آخرين دستاوردهای خدمات پزشکی ميتوان ناتوانی جسمانی کودک را به حداقل ممکن رساند و نيز در جهت سلامت و رشد جسمانی کودک اقدام نمود.2- آموزش : در زمينه آموزشی با توجه به تحقيقات علمی انجام شده در بسياری از جوامع اين گروه از کودکان از سایر دانش آموزان جدا نميباشند بلکه برعکس چون رفتار ديگران را به خوبی تقليد ميکنند و فوق العاده عاطفی هستند در مدارس عادی مشغول به تحصيل هستند بخصوص آنکه با شيوه های خاص آموزشی و پزشکی از بدو تولد برای آموزش در مدارس عادی اماده و مستعد ميشوند .3- اجتماعی : در زمينه اجتماعی نگرش مثبت افراد جامعه بخصوص متخصصان و والدين و آگاهی از قابليتها و استعدادهای اين کودکان تحول بزرگی را در زندگی آنان فراهم مياورد .بعنوان مثال امروزه تعيين بهره هوشی همچون گذشته نميتواند عالم قطعی تقسيم بندی هوشی کودکان باشد .به بيان ديگر همانگونه که تب سنج وضعيت کودکان را در زمان خاص نشان ميدهد تا بتوان برای پائين آوردن دما به حد طبيعی اقدام نمود ، بهره هوشی نيز کودک را در دوه خاص نشان ميدهد تا با دخالت سایر عوامل منجمله خدمات آموزشی و پزشکی بتوان برای افزايش آن اقدام نمود .2 نوشته شده در جمعه سيزدهم خرداد 1384ساعت 13:2 توسط بابای مهیار GetBC(33);يک نظر سندرم يا نشانه دان چيستسندرم دان (down syndrome ) يا تروزمی 21 و يا به اصطلاح سابق منگوليسم ، نوعی اختلال کروموزمی مادر زادی است که باعث کم توانی جسمی و هوشی کودک ميشود ولی در صورت آموزش مناسب برای کودکان ، ناتوانی آنها به حداقل ممکن ميرسد .تا آنجا که فرد دارای سندرم دان ميتواند مطابق سايرين زندگی طبيعی داشته باشد . اسم دان به اين دليل متداول است که اولين بار دکتر دان (down ) انگليسی در سال 1866 ميلادی به اختلاف ظاهری اين افراد با ساير افراد پی برد . لذا اسم دان بر اين سندرم يا نشانه اطلاق شد . درحالی که پروفسور ژروم لژون (Jerome lejeune) فرانسوی در سال 1959 ميلادی برابر با 1338 هجری شمسی کشف نمود که سندرم دان نتيجه يک کروموزم اضافه به نام کروموزم شماره 21 ميباشد . يعنی در هر سلول به جای 46 کروموزم تعداد 47 کروموزم وجود دارد .2 نوشته شده در جمعه سيزدهم خرداد 1384ساعت 13:1 توسط بابای مهیار GetBC(32);نظر بدهيد جهات تشخيص رشد و توسعهچنانچه نوزادی دارای سندرم دان باشد ، پزشک متخصص ميتواند با توجه به علائم ظاهری در بدو تولد اين حقيقت را دريابد و برای اطمينان کامل انجام دادن آزمايش کاريوتايپ ( (karyotype آن را از نظر پزشکی به طور صد در صد مشخص کند . البته امکان تشخيص آن در سه ماهه اول بارداری با انجام دادن آزمايش آمينيو سنتز ( amenio sentsis) توسط پزشک متخصص امکان پذير است . نوزاد دارای سندرم دان در مقايسه با ساير نوزادان جثه کوچکتری دارد و رشد فيزيکی او همانند رشد ذهنی او کند انجام ميگيرد . به هر حال بايد توجه شود که استعداد ذهنی رفتار و پيشرفت رشد کودکان دارای سندرم دان بسيار متفاوت است و آموزش و رسيدگی به موقع به آنها دارای تاثير بسزائی است . تعليم مهارتهای فردی از جمله غذا خوردن ، دستشوئی رفتن و لباس پوشيدن به کودک دارای سندرم دان استقلال ميدهد . والدين علاقه مند ميتوانند ضمن آموزش و تماس با ساير والدين آگاه کودک خود را به نحو مناسب پرورش دهند و آنها را از آموزش يکسان برخوردار سازند.آنچه مسلم است افراد دارای سندرم دان در ردجه اول به عنوان يک انسان و در درجه دوم به عنوان دارای سندرم دان نگريسته شوند . آنها ميتوانند از حقوق و مزايای يک شهروند برخوردار باشند . اين طرز تفکر به معنی واقعی ، شان انسانی آنها را حفظ ميکند . وقتی حقوق و مزايای اجتماعی افراد دارای سندرم دان اصلاح گردد و مطابق شان يک انسان با آنها رفتار شود آنها نيز متقا بلا ميتوانند جامعه را با اثرات انسانی ارزشمند خود تامين کنند .2 نوشته شده در جمعه سيزدهم خرداد 1384ساعت 13:0 توسط بابای مهیار GetBC(31);نظر بدهيد حقايق در مورد سندرم دانسندرم دان عدم ترتيب کروموزمی است که باعث تاخير در رشد جسمانی و هوشی ميشود .- دليل اصلی عدم ترتيب کروموزمی در حال حاضر ناشناخته است . - سندرم دان در تمام دنیا منجر به کندی يادگيری کودک ميشود و به نژاد مليت مذهب يا موقعيت اقتصادی و اجتماعی ارتباط ندارد.- از هر 660 نوزادی که زنده متولد ميشود يک کودک دارای سندرم دان است .- کودکان دارای سندرم دان مورد علاقه خانواده هستند و از احساسات مثبت برخوردار ميشوند. - کانون خانواده بهترين مکان برای پرورش کودکان دارای سندرم دان میباشد .- پيشرفتهای علمی آموزشی و پزشکی اخیر از جمله طرح آموزش دانش آموزان دارای سندرم دان در مدارس عادی برخی از کشورها پیشرفت چشمگیر اين کودکان را سبب شده است .- حدود 40 درصد از کودکان سندرم دان نارسائی قلبی دارند و لذا اکو کارديوگرافی (echo cardiogaraphy) يکی از توصيه های پزشکان برای نوزادان دارای سندرم دان ميباشد. - ساير موارد انسداد روده ، اختلالات شنوائی ،اختلال بينائی ،کم يا زياد کار کردن غده تيروئيد گاهی در افراد دارای سندرم دان ديده ميشود. - تشخيص به موقع اين سندرم در کودک و توجه به پرورش کودک از بدو تولد باعث آمادگی جسمانی و هوشی کودک در دوران دبستان ميشود .2 نوشته شده در جمعه سيزدهم خرداد 1384ساعت 13:0 توسط بابای مهیار GetBC(30);يک نظر مشخصات ظاهری کودکان سندرم دانامروز نزديک به 50 مشخصه فيزيکی همراه با سندرم دان مشخص شده است . کودکان دارای سندرم دان که بسيار مهربان و عاطفی هستند دارای مشخصات يکسانی ميباشند و به همین جهت به نظر ميرسد که شبيه به يکدیگر هستند.برخی از اين مشخصات به شرح ذيل است .چشمها ممکن است تنگ و کشيده و يا به اصطلاح بادامی شکل باشد و يک پرده کوچک در گوشه داخلی آن ديده ميشود.معمولا بينی کوچک است که به صورت حالت مسطح ميدهد و بينی در قسمت بالا به صورت تخت و صاف است .- پشت سر معمولا صاف است – عضلات معمولا شل است .- زبان معمولا از اندازه طبيعی بزرگتر است .2 نوشته شده در جمعه سيزدهم خرداد 1384ساعت 12:59 توسط بابای مهیار GetBC(29);يک نظر چه تعداد نوزاد دارای سندرم دان هر ساله متولد ميشود .آمار نشان ميدهد که از هر 660 نوزادی که زنده متولد ميشوند يک نوزاد دارای سندرم دان ميباشد. اين نسبت جهانی است و به نژاد ، مليت ، طبقه اقتصادی و اجتماعی ارتباط ندارد . به عنوان مثال در سال 1375 به تعداد 2224000 ( دو ميليون و دويست و بيست و چهار هزار ) کودک در ايران متولد گرديد که از اين تعداد 3400 کودک دارای سندرم دان ميباشد . اين آمار نشان ميدهد تحقيق و فعاليت در مورد سندرم دان ميتواند بسيار با ارزش باشد . بنابر اين يک بار ديگر از همه نوع انديشان ايرانی تقاضا دارم در اين راه مهم مرا ياری رسانند.2 نوشته شده در جمعه سيزدهم خرداد 1384ساعت 12:58 توسط بابای مهیار GetBC(28);يک نظر مطلبی از سایت مغان در ارتباط با بچه های سندرم دانمطلب قشنگی دیدم در سایت مغان در مورد بچه های سندرم دان . علت ها - علائم - رفتارها و موارد دیگر از مشخصات مظلومترین بچه های دنیا در این مطلب آورده شده است . ضمن تشکر از نویسنده این سایت محترم و کسب اجازه . برای خواندن این مطلب جالب در اینجا کلیک کنید.2 نوشته شده در يکشنبه يکم خرداد 1384ساعت 18:13 توسط بابای مهیار GetBC(27);2 نظر طرح سقط درمانی مجلس - عدم وجود سندرم دان در لیست معلولیتهای این طرح !!!!!تولد يك كودك هميشه امر بسيار مقدسي محسوب مي شود و بارها و بارها در كتاب هاي مقدس مذهبي، از تولد انسان ها نام برده شده است. در روايت ها نيز وقتي از تولد افراد خاص و بخصوص پيامبران چيزي مي بينيم، همواره از ماماها يا قابله ها به عنوان فرشتگان آسماني پاك و نوراني نام برده مي شود؛ افرادي كه مسئوليتشان نجات جان انسان ها و تضمين سلامت نسل آينده است. امروزه مشكلات ماماها در مقايسه با گذشته تفاوت هاي بسياري دارد كه يكي از آنها را مي توان سقط جنين هاي غير قانوني دانست. در ايران نيز بيش از 90 درصد سقط ها غير قانوني و در اماكن غير بهداشتي صورت مي گيرد. به همين خاطر مجلس شوراي اسلامي وارد عمل شده و قصد دارد به نحوي اين معضل را حل كند. مدتهاست كه بحث سقط درماني جزو مباحث اصلي كميسيون بهداشت و درمان مجلس مطرح بود و اين لايحه پس از طي مراحل مختلف و مباحث كارشناسي بالاخره در صحن علني مجلس مطرح و به تصويب نمايندگان مجلس رسيد، اما براستي سقط درماني تا چه حد مي تواند پاسخگوي عدم تولد كودكان معلول و مرگ مادران باشد، سقط درماني عاملي براي پيشگيري از تولد كودكان معلول است يا افزايش سقط هاي غير قانوني؟ بر اساس قانون سقط درماني با تشخيص قطعي 3 پزشك متخصص و تاييد پزشكي قانوني مبني بر بيماري جنين كه پس از ولادت موجب حرج والدين يا طفل مي شود يا بيماري مادر كه با تهديد جاني او توام باشد قبل از دميدن روح (چهار ماه و ده روز پس از انعقاد نطفه) با رضايت زن و شوهر مجاز است و مجازات و مسئوليتي متوجه پزشك مباشر نخواهد بود. عضو كميسيون بهداشت و درمان مجلس با تاكيد بر اينكه بر اساس تحقيقات جهاني سالانه 50 ميليون سقط جنين در دنيا صورت مي گيرد كه از اين تعداد يك سوم آن به صورت غير قانوني انجام مي شود، مي گويد: از ميان تعداد سقط جنين غيرقانوني در دنيا به طور متوسط 100 تا 200 هزار نفر از زنان باردار جان خود را از دست مي دهند. دكتر عابد فتاحي درباره پيگيري مجلس در خصوص لايحه سقط درماني مي افزايد: در حال حاضر براي سقط جنين مواردي نظير تولد ناقص نوزادان و در خطر بودن جان مادران در صورت تولد نوزاد، قوانين سختي وجود دارد و اعضاي مجلس به دنبال آسان تر كردن اين قوانين هستند تا از اين طريق مشكلات مرگ و مير مادراني كه شامل حال اين قانون مي شوند، پايان پذيرد. وي در خصوص آمار سقط جنين در كشور گفت: به علت اينكه سقط جنين در ايران قتل عمد محسوب مي شود، هيچ كس در اين مورد آماري ندارد اما متاسفانه سقط جنين در كشور بشدت شايع شده است اما مردم از دادن اطلاع در اين خصوص مي ترسند. منع قانوني سقط درماني سبب سقط جنين در اماكن غيربهداشتي شده بود مخبر كميسيون بهداشت و درمان مجلس شوراي اسلامي نيز با تاكيد بر اينكه سقط درماني به خاطر منع قانوني در محل هاي غير بهداشتي و توسط افراد فاقد تخصص انجام مي شود و سبب مرگ بسياري از زنان باردار مي شود، مي گويد: در متن قانون سقط درماني قيد شده است در صورتي كه جنين دچار عارضه باشد و سلامت مادر را به خطر بيندازد تا قبل از 4 ماهگي كه حلول روح درجنين صورت مي گيرد اجازه سقط درماني داده مي شود. دكتر خاتمي با اشاره به اينكه اجازه سقط درماني بايد توسط سه پزشك كه يكي از آنها پزشك قانوني است صادر شود، افزود: در حال حاضر شوراي نگهبان، سقط درماني را منوط به اجازه مرجع مطرح زمان كرده است و در صورتي كه پزشكي اين كار را انجام دهد مورد پيگرد قانوني قرار مي گيرد.رد قانون سقط درماني مانع سقط هاي غير قانوني نمي شود عضو كميسيون بهداشت و درمان مجلس مي گويد: طرح سقط درماني يك طرح كاملا كارشناسي و علمي است كه از دوره ششم مجلس به جامانده و رد آن از سوي شوراي نگهبان به هيچ وجه مانع سقطهاي غير قانوني نمي شود و زيان آن فقط به اقشار فقير جامعه مي رسد. كيانوش صادق دقيقي مي افزايد: افراد پولدار و متمول جامعه مي توانند به طور مرتب آزمايش آمينوسنتز را در دوران بارداري انجام دهند و در صورت آگاهي از نقص جنين، روشهاي سقط جنين را هم مي دانند، اما در صورتي كه سقط جنين در موارد اضطراري به روش قانوني امكانپذير نباشد اين قشر فقير و كم درآمد جامعه هستند كه باز هم بايد تاوان اين نقص قانوني را در كشور بپردازند. وي ادامه مي دهد: طرح سقط درماني اين طور نبود كه در صورت تصويب آن هر كس بتواند براحتي جنين خود را سقط كند زيرا براي تاييد آن سه پزشك متخصص كه حتما بايد يكي از آنها متخصص زنان و زايمان و ديگري پزشك قانوني باشد با توجه به وضعيت جنين و شمول قانوني آن مورد سقط را تاييد كند. وي مي گويد: با توجه به قانون قبلي كشور فقط در صورتي كه ادامه بارداري مادر، موجب خطر جاني براي وي باشد امكان سقط جنين وجود داشت، اما در طرح سقط درماني مجلس، مواردي كه جنين با نقصهاي مادرزادي بزرگي همراه باشد چنانچه تولد وي موجب عسر و حرج وي، خانواده و جامعه باشد در موارد خاص و با تاييد 3 پزشك امكان سقط جنين فراهم مي شود كه متاسفانه ظاهرا فقهاي شوراي نگهبان با اين طرح مخالفت كرده اند. وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكي نيز درباره سقط درماني مي گويد: در شرايطي كه روح در كالبد جنين دميده نشده باشد و تولد نوزاد موجب خطر جاني براي مادر شود يا براي جامعه خطر ساز باشد، مداخله پزشكي يك مداخله معقول و منطقي است. دكتر مسعود پزشكيان با تاكيد بر اينكه بايد تلاش شود مداخلات كاملا مطالعه شده، علمي و حفاظت شده باشد، مي افزايد: حساسيت و دقت در اين موضوع امري مهم است زيرا درصورتي كه اين مسئله به صورتي حفاظت شده نباشد و فردا هركس بخواهد تحت هر شرايطي اقدام به سقط جنين كند، امري ناپسند و غير قابل تاييد است. سقط درماني هيچ تاثيري در كاهش تولد نوزادان معلول ندارد .اما از سوي ديگر كارشناس سازمان جهاني كشور تاكيد مي كند كه قانون سقط درماني كه به تصويب مجلس رسيده است با توجه به ليست بيماري هاي اعلام شده هيچ تاثيري در كاهش تولد نوزادان معلول نخواهد داشت.پروفسور داريوش فرهود، متخصص ژنتيك به فارس مي گويد: ليستي كه براي اجازه سقط درماني قانوني ارائه شده، 50 بيماري مختلف را شامل مي شود، اما مبتلايان به بيماريهايي كه در اين قانون به آنها اشاره شده است به طور طبيعي چند روز پس از زايمان مي ميرند و سقط آنان تاثيري در كاهش معلوليت هاي مادرزاد ندارد. وي با تاكيد بر اينكه معلوليت هاي زيادي مانند نابينايي، ناشنوايي، مشكلات عضلاني و منگوليسم وجود دارد كه نوزاد به دنيا آمده را تا آخر عمر درگير مي كند در حالي كه اين بيماري در ليست ارائه شده براي سقط وجود ندارد، مي گويد: با تصويب قانون سقط درماني به شكل كنوني هيچ اتفاق جديدي در كنترل و پيشگيري از معلوليت ها رخ نمي دهد در حالي كه با توجه به آزمايش هاي پزشكي براحتي مي توان اين بيماري ها را قبل از 4 ماهگي تشخيص داد و از يك عمر رنج و سختي آنان پيشگيري كرد. فرهود با اشاره به اينكه در زمان حاضر بسياري از والدين تحمل تولد نوزاد ناقص يا معلول را ندارند و در صورت آگاهي از اين مسئله به طور غيرقانوني اقدام به سقط جنين مي كنند كه اين امر هزينه هاي گزاف و خطرات زيادي را براي مادران ايجاد مي كند، مي افزايد: سقط هاي غيرقانوني عموما توسط افراد غيرمتخصص انجام مي شود و در اغلب موارد در شرايط غيربهداشتي انجام مي شود كه خطر مرگ و مير مادران را در پي دارد.وي با تاكيد بر اينكه قانوني و شرعي نبودن سقط درماني براي معلوليت ها با توجه به تمايل والدين براي اين كار به مرور زمان قبح گناه آن را در جامعه از بين مي برد و آنان را وادار مي كند كه در هر شرايطي جنين معلول را سقط كنند و ديه آن را بپردازند، مي گويد: در مورد سقط درماني در سطح جهان كارهاي علمي زيادي انجام شده است كه با توجه به پيشرفت علم پزشكي، تشخيص بسياري از اختلالات ژنتيك قبل از 4 ماهگي جنين امكانپذير است در حالي كه نمايندگاني كه موضوع سقط درماني را دنبال كرده اند بدون توجه براي مسئله اعلام يك طرح پر طمطراق در واقع كار مهمي انجام نداده اند.عضو كميته اخلاقي يونسكو مي افزايد: حدود 10 تا 20 مورد از اختلالات كروموزومي از طريق آزمايش آمينوسنتز با اطمينان بالا قابل تشخيص است در حاليكه انجام برخي آزمايش ها مانند تست هاي پنج تايي براي تشخيص منگوليسم از طريق خون مادر حدود 70 درصد قابل اطمينان است.وي با اشاره به اينكه آزمايش آمينوسنتز هيچ خطري در بر ندارد و در 14 ميليون مورد آزمايش آمينو سنتز در جهان هيچ مشكلي به وجود نيامده است، مي گويد: درحال حاضر با توجه به امكانات موجود در ايران بسياري از بيماري ها مانند بيماري هاي تالاسمي، هموفيلي، كم خوني و ناتواني عضلاني را مي توان قبل از 4 ماهگي تشخيص داد و با سقط درماني از تولد مبتلايان جلوگيري كرد.وي ادامه مي دهد: به طور كلي حدود 2 تا 4 درصد تولدها در كشور داراي يك نوع معلوليت سنگين و حاد است كه براحتي مي توان با سقط درماني آنان را كنترل كرد. يك متخصص زنان و زايمان نيز با تاكيد بر اينكه قانون سقط درماني مي تواند از تولد كودكان معلول جلوگيري كند، مي گويد: هر چند كه اين قانون سبب پيشگيري از تولد كودكان معلول مي شود اما با توجه به اينكه در حال حاضر بيش از 90 درصد از سقط هاي موجود در كشور غير قانوني است، اين قانون مي تواند بهترين بهانه براي قانوني كردن سقط هاي غير قانوني باشد. دكتر مريم يكتا با اشاره به اينكه بايد قوانين كنترلي بيشتري براي قانون سقط درماني درنظر گرفته شود، مي افزايد: با تصويب لايحه سقط درماني مي توان بهانه هاي مختلفي براي سقط هاي غير درماني تراشيد و قبح اين قضيه را از بين ميبرد .

اسكيزو فرني ( schizophrenic disorders )



شرح بيماري
اسكيزوفرني‌ گروهي‌ از اختلالات‌ رواني‌ شامل‌ انواع‌ اسكيزوفرني‌ كاتاتونيك‌، پارانوييد، آشفته‌، تمايزنيافته‌ و باقيمانده‌. واژه‌ «اسكيزو» به‌معني‌ گسيختگي‌ است‌ و «فرني‌» نيز به‌ ذهن‌ و روان‌ اشاره‌ دارد. اسكيزوفرني‌ اغلب‌ به‌ اختلال‌ گسيختگي‌ شخصيتي‌ اشاره‌ دارد، زيرا افكار و احساسات‌ فرد مبتلا به‌ اين‌ عارضه‌ داراي‌ ارتباط‌ منطقي‌ و معمول‌ با يكديگر نيستند. فرد مبتلا قادر نيست‌ تخيلات‌ خود را از واقعيت‌ افتراق‌ دهد و بنابراين‌ رفتاري‌ غيرمنطقي‌ و غيرعادي‌ دارد.


انواع اسكيزوفرني

طبقه بندي اسكيزوفرني سابقه اي طولاني دارد مثلاً بعضي طبقه بندي هاي فرعي وجود دارد كه نام برخي از اين انواع فرعي ، نشاندهنده ماهيت آنها مي باشد . مثل اسكيزوفرني ديرآغاز : در چهارمين ويرايش كتابچه تشخيصي و آماري و اختلالات رواني (DSM-IV) اسكيزوفرني عمدتاً براساس تظاهرات باليني به انواع زير طبقه بندي گشته است : - بدگمان ( پارانوئيد Paranoid )- آشفته يا نابسامان (Disorganized )- نوع قوام يافته ( كاتاتونيك : Catatonic)- نوع نامتمايز (Undiffrentianted)- نوع باقيمانده (Residual)تازه ترين سيستم پيشنهاد شده ، بيماران اسكيزوفرنيك را به تيپ هاي يك و دو دسته بندي مي نمايد . تي جي كراو در سال ۱۹۸۰ پيشنهاد كرد كه اسكيزوفرني را براساس وجود يا عدم وجود علايم مثبت و منفي به دو تيپ يك و دو تقسيم شود .

اسكيزوفرني بدگمان

افراد مبتلا به نوعي پارانوئيد يا بدگمان اسكيزوفرني معمولاً در شروع بيماري سن بيشتري از افراد مبتلا به اسكيزوفرني هاي قوام يافته و نابسامان دارند . اين بيماران معمولاً شكاك ، در خود فرو رفته و منزوي ، پرتنش و گاهي اوقات پرخاشگر مي باشند . تا سن حدود ۴۰ سالگي را خوب سپري كرده و معمولاً روابط اجتماعي محكمي ساخته اند . هوش آنها اغلب سالم مي ماند . ذهن اين بيماران به يك يا چند هذيان مشغول است و يا توهمات مكرر شنايي دارند و اين دو جز مشخصه اسكيزوفرني بدگمان مي باشند . اين هذيانها عمدتاً هذيانهاي گزند و يا خودبزرگ بيني مي باشند . بيماران دچار اين نوع اسكيزوفرني رفتارهاي مشخصه انواع نابسامان و قوام يافته را دارا نبوده و هيچ يك از موارد زير وجود ندارد : - رفتار تكلم نابسامان يا قوام يافته - حالت عاطفي سطحي يا نامتناسب - تفكر بي ربط

اسكيزوفرني نابسامان

نوع نابسامان يا آشفته اسكيزوفرني سابقاً كودك رواني ( هبفرني ) خوانده مي شد و اين بيماري معمولاً زودتر و قبل از سن بيست و پنج سالگي شروع ميشود . بيماران مبتلا به اين نوع فعاليتشان هدفمند و سازنده نيست و تماس زيادي با واقعيت ندارند . اكثر اوقات توجيه به ظاهر جسمي خود نمي كنند و رفتار اجتماعي به هم ريخته و آشفته اي دارند . اغلب ناگهان بدون دليل مي خندند و خنديدن و شكلك در آوردن بي جا و بي دليل در اين بيماران شايع است و داراي واكنشهاي هيجاني نامتناسب حالات عاطفي سطحي و غيرهماهنگ با موقعيت ، مي باشند . در حقيقت رفتار اين بيماران نابسامان و در يك كلام « ابلهانه » است .

اسكيزوفرني قوام بافته

امروزه نوع كاتاتونيك يا قوام بافته در اروپا و آمريكاي شمالي نادر است ولي در گذشته شايع بود . مشخصه اصلي اين نوع ، كاركردهاي حركتي آشفته مي باشد مثلاً بي حركتي به خاطر داشتن جمود عضلاني كه انعطاف مومي شكل را هم شامل مي شود يا به خاطر داشتن حالت بهت يا استويوره يا اينكه گاه بيمار فعاليت مفرط حركتي دارد ( كه آشكارا بي هدف است ) تغييري سريع بين دو حالت مفرط يعني آشفتگي و بهت پيدا مي كند . بيمار داراي منفي كاري مفرط است يعني مقاومت واقعاً بدون انگيزه در برابر هر گونه دستوري يا حفظ يك وضعيت سفت و محكم در برابر تلاشهايي كه براي به حركت درآوردن آن مي شود . انواع خاصي از حركات ارادي به دليل گرفتن وضعيتهاي نامتناسب يا غريب به طور ارادي ، حركات قالبي ، حركات اداي ، شكلك درآوردن نيز مشاهده مي شود . سكوت ( موتليسم ) نيز بسيار شايع است . به دليل سوءتغذيه و اتلاف قوا يا خودزني مراقبت طبي امكان دارد ضروري شود . و بيماران در هنگام بهت با برآشفتگي بايد تحت نظر باشند چون امكان دارد به خود يا ديگران آسيب برسانند .

اسكيزوفرني نامتمايز

گاهي بعضي از بيماراني كه به وضوح اسكيزوفرن هستند را به راحتي نمي توان جزء يكي از انواع ذكر شده طبقه بندي كرد اين گونه بمياران تحت عنوان نوع نامتمايز دسته بندي مي شوند . بيماران داراي هذيانهاي آشكار ، توهمات ، بي ربطي و رفتار آشفته مي باشند اما معيارهاي اسكيزوفرني هاي بدگمان ، آشفته و قوام يافته را ندارند .

اسكيزوفرني باقيمانده

بيماران به طور مداوم داراي شواهد اختلالي از اسكيزوفرني هستند ولي مجموعه كامل علايم مرحله فعال يا علايم كافي براي انواع ديگر اسكيزوفرني را ندارند . اين بيماري هذيانهاي بارز ، توهم ،‌ تفكر بي ربط و رفتار آشكار آشفته نشان نمي دهد و اگر هم هذيان يا توهمي در كار باشد ، برجسته و يا با حالت عاطفي قدرتمندي همراه نمي باشد .

تيپيهاي يك و دو اسكيزوفرني

در بيمارن تيپ يك يا سندرم حاد عمدتاً علايم مثبت ديده مي شود و در بيماران تيپ دو يا سندرم مزمن ، بيشتر علايم منفي . علايم مثبت شامل هذيان و توهم است . در تيپ يك بيمار داراي هذيان گزند و آسيب و هذيان انتساب به خود و ... است رفتار غريبي دارد و اختلالات مثبتي در شكل فكر او بوجود مي آيد . اختلالاتي همچون : موازي گويي گويش بي ربط غيرمنطقي بودن از خط خارج شدن حاشيه پردازي تكلم توأم با حواس پرتي و ...بسياري از بيماران مبتلا به اسكيزوفرني حاد ظاهري كاملاً طبيعي دارند . بعضي از آنها در رفتار اجتماعي سراسيمه و درگير با اشتغالات ذهني بوده و در خور فرورفته اند يا اينكه عجيب به نظر مي رسند . بعضي بي جهت مي خندند يا مات و گيج شده اند ، عده اي بي قرار و پر سر و صدا هستند . رفتار بعضي از آنها هم بطور ناگهاني تغيير مي كند . عده اي ديگر گوشه گيرند تنها در اتاق خود مي مانند . در اين بيماران عمدتاً ساختمان مغز در سي تي اسكن طبيعي است و پاسخ به درمان هم نسبتاً خوب است . برخلاف نشانه هاي مثبت سندرم حاد ،‌ سندرم مزمن يا علايم منفي زير مشخص مي شود : كند يا سطحي شدن حالت عاطفي فقر تكلم كاهش فعاليت فقدان انگيزه سابق لذت نبردن از زندگي غيراجتماعي بودن و اختلال تفكر و وقفه فكر سر و وضع بد در سي تي اسكن ناهنجاريهاي ساختماني مغز ديده مي شود و پاسخ به درمان هم خوب نيست . بارزترين ويژگي آنها ضعيف شدن اراده يعني نبود انگيزه و قوه ابتكار است . اگر بيمار به حال خود رها شود ، ممكن است مدتهاي طولاني بدون فعاليت باقي بماند يا كارهاي مكرر بدون هدف انجام دهد . بيماران به بهداشت فردي و ظاهر خود اهميتي نمي دهد . گاهي رفتارهاي آنها برخلاف عرف اجتماعي است . بطور مثال با غريبه ها مثل يك دوست صميمي صحبت مي كنند يا در ملا عام حرفهاي زشت مي زند و ... بعضي از آنها به جمع كردن اشيا مي پردازند به طوري كه اطراف آنها به هم ريخته و شلوغ مي شود . در اين بيماران اختلالات حركتي كاتاتونيك اتفاق مي افتد مثل بهت و تهييج و حركات كليشه اي انجام مي دهد .


علايم‌ شايع‌
ظاهر شدن‌ علايم‌ زير در بيمار ممكن‌ است‌ ماه‌ها تا سال‌ها به‌طول‌ انجامد: دوري‌گزيني‌ و درون‌گرايي‌ بيش‌ از معمول‌ از دست‌ دادن‌ انگيزه‌ها محدوديت‌ شديد هيجانات‌، يا بروز نابجاي‌ هيجانات‌ هذيان‌ها (باورهاي‌ كاذب‌ و غيرواقعي‌ تغييرناپذير) توهم‌ (يك‌ تجربه‌ حسي‌ منشأگرفته‌ از ذهن‌، مثلاً شنيدن‌ صداها يا ديدن‌ چيزهايي‌ كه‌ وجود خارجي‌ ندارند) اختلال‌ تفكر كه‌ خود را با تكلم‌ آشفته‌ و غيرمرتبط‌ نشان‌ مي‌دهد. وجود اين‌ باور در بيمار كه‌ ديگران‌ افكار وي‌ را شنيده‌ يا مي‌دزدند يا او را تحت‌ كنترل‌ دارند. اسكيزوفرني‌ پارانوييد ـ در اين‌ نوع‌ به‌طور غالب‌ رفتارهاي‌ مبتني‌ بر سوءظن‌ به‌ ديگران‌ و رفتارهاي‌ پارانوييد ديده‌ مي‌شود.
علل‌
علت‌ واقعي‌ آن‌ مشخص‌ نشده‌ است‌. به‌نظر مي‌رسد عوامل‌ ارثي‌ در آن‌ نقش‌ داشته‌ باشند؛ عوامل‌ محيطي‌ نيز ممكن‌ است‌ در ايجاد آن‌ دخيل‌ باشند.
عوامل تشديد كننده بيماري
سابقه‌ خانوادگي‌ اسكيزوفرني‌
پيشگيري‌
پيشگيري‌ خاصي‌ براي‌ آن‌ شناخته‌ نشده‌ است‌.
عواقب‌ موردانتظار
درمان‌ در اكثر اين‌ بيماران‌ مؤثر بوده‌ و آنها را قادر مي‌سازد تا به‌ درجات‌ مختلف‌ از استقلال‌ فردي‌ بازگردند. حدود 30% بيماران‌ به‌ زندگي‌ طبيعي‌ و شغل‌ خود بازمي‌گردند. گاهي‌ اين‌ اختلال‌ به‌طور كامل‌ برطرف‌ مي‌شود.
عوارض‌ احتمالي‌
ناتواني‌ مادام‌العمر خودزني‌؛ خودكشي‌ رفتار خصومت‌آميز نسبت‌ به‌ ديگران‌ بازگشت‌، غفلت‌ در انجام‌ وظايف‌، ولگردي‌ يا حبس‌ رفتن‌
درمان‌
اصول‌ كلي‌
تشخيص‌ از طريق‌ مشاهده‌ علايم‌ بيماري‌ توسط‌ سايرين‌ تأييد مي‌شود. - اخذ سابقه‌ طبي‌، سابقه‌ رفتاري‌، معاينه‌ فيزيكي‌ و ارزيابي‌ رواني‌ توسط‌ يك‌ پزشك‌ توصيه‌ مي‌گردد. - هيچ‌ آزمون‌ اختصاصي‌ براي‌ تشخيص‌ اسكيزوفرني‌ وجود ندارد. براي‌ اثبات‌ اين‌ تشخيص‌، علايم‌ بايد حداقل‌ 6 ماه‌ در زمان‌هايي‌ از زندگي‌ تداوم‌ يافته‌ باشد. برخي‌ بررسي‌هاي‌ طبي‌ نيز به‌منظور رد ساير بيماري‌هاي‌ احتمالي‌ عامل‌ بيماري‌ استفاده‌ مي‌شوند. - هدف‌ از درمان‌، كمك‌ به‌ بيمار براي‌ بازگشت‌ به‌ عالم‌ واقعيت‌ است‌. درمان‌ با داروهاي‌ تخفيف‌دهنده‌ علايم‌ شروع‌ مي‌شود. - پس‌ از كنترل‌ علايم‌، درمان‌ با روان‌درماني‌ و توانبخشي‌ كه‌ به‌ فرد در جهت‌ كسب‌ دوباره‌ مهارت‌ها و الگوهاي‌ رفتاري‌ طبيعي‌ كمك‌ مي‌كند، ادامه‌ مي‌يابد. - خانواده‌ و ساير افراد داراي‌ نقش‌ مهم‌ در زندگي‌ بيمار نيز بايد در درمان‌ مشاركت‌ داشته‌ باشند تا معضلات‌ بيمار را درك‌ كرده‌ و بدانند براي‌ كمك‌ به‌ بيمار چه‌ مي‌توانند انجام‌ دهند. بيماران‌ دچار اسكيزوفرني‌ گاهي‌ در زندگي‌ با ديگران‌ مشكل‌ دارند.
داروها
داروهاي‌ ضدسايكوز معمولاً تجويز مي‌شود. برخي‌ از اين‌ داروها خوراكي‌ بوده‌ و برخي‌ به‌طور تزريقي‌ تجويز مي‌شوند. اگر عوارض‌ يك‌ دارو خيلي‌ شديد بوده‌ و يا علايم‌ بيماري‌ با آن‌ كنترل‌ نگردند، داروي‌ ديگري‌ تجويز مي‌شود. با برطرف‌ شدن‌ علايم‌ مقدار تجويزي‌ دارو كاهش‌ مي‌يابد. در اكثر بيماران‌ مصرف‌ مادام‌العمر اين‌ داروها لازم‌ است‌. داروهاي‌ آرامبخش‌ نظير بنزوديازپين‌ها ممكن‌ است‌ در شروع‌ درمان‌ لازم‌ باشد.
فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري
معمولاً محدوديتي‌ وجود ندارد مگر با نظر پزشك‌.
رژيم‌ غذايي‌
يك‌ رژيم‌ غذايي‌ متعادل‌ براي‌ حفظ‌ سلامت‌ مطلوب‌ بدن‌ توصيه‌ مي‌شود.
درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟
اگر يكي‌ از اعضاي‌ خانواده‌ تان شما داراي‌ علايم‌ اسكيزوفرني‌ باشد. تداوم‌ يا تشديد علايم‌ پس‌ از شروع‌ درمان‌ اگر دچار علايم جديد و غيرقابل توجيه شده ايد. داروهاي‌ تجويزي‌ ممكن‌ است‌ با عوارض‌ جانبي‌ همراه‌ باشند.